سامانه حقوقی عدلاک

بهترین وکلای دادگستری مشهد

051-38676422

مشاوره حقوقی

دیه قطع نخاع چطور مشخص می‌شود؟

دیه قطع نخاع چطور مشخص می‌شود؟ پیش از این مفصل درباره دیه صحبت کردیم، نرخ دیه در سال 1402 را بیان کردیم، درباره دیه صورت، دست، پا، دنده، گوش و …در مقاله‌های جداگانه‌ای گفتگو کردیم. حالا قصد داریم درباره دیه نخاع با شما صحبت کنیم.

همان‌طور که میدانید نخاع یکی از مهمترین بخش‌های دستگاه عصبی مرکزی است و کنترل تحرک و فعالیت بدن را بر عهده دارد. آسیب نخاعی می‌تواند منجر به صدمات جبران‌ناپذیر در بدن انسان شود و مواردی مانند اختلال حرکتی و اختلال در عملکرد را به دنبال داشته باشد و موجب فاجعه شود.

نرخ دیه در سال 1402 چطور مشخص شده است؟

اما نخاع چیست؟ نخاع یک طناب سفید رنگ است که داخل مهره‌های ستون فقرات و کانال نخاعی قرار دارد و در بالا به پشت سر (مخچه) و بعد از آن مغز متصل می‌شود.

نخاع اعمال حسی و حرکتی و درک محرک‌های حسی محیطی مانند سرما و گرما را به عهده دارد و آسیب رساندن به آن می‌تواند موجب ضعف حسی و حرکتی یا از دست دادن آن شود.

قطع نخاع می‌تواند در هر بخش از نخاع رخ دهد. براساس علوم پزشکی نخاع 5 قسمت است و هر بخش آن حاوی مقدار زیادی اعصاب است.

 ما در اینجا درباره هرکدام یک توضیح ارائه می‌کنیم:

  1. نخاع گردنی: در بخش گردن 8 جفت اعصاب گردنی وجود دارد.
  2. نخاع سینه‌ای یا پشتی: دوازده جفت اعصاب نخاعی
  3. نخاع کمری:5 زوج اعصاب نخاعی کمری
  4. ناحیه خاجی: 5 جفت
  5. ناحیه دنبالچه‌ای: یک جفت اعصاب نخاعی

برای انجام مشاوره حقوقی تلفنی و حضوری با همکاران ما کلیک کنید.

دیه قطع نخاع

در مجموع 31 جفت اعصاب نخاعی وجود دارد که آن را به 31 بخش تقسیم می‌کند. میزان دیه قطع نخاع یا دیه و اُرش آسیب به هرکدام از این موارد براساس میزان آسیب مشخص می‌شود.

 چنانچه قطع نخاع در ناحیه بالاتری رخ دهد، مثلاً ناحیه گردنی باشد، آسیب وارد شده علاوه بر گردن، به بقیه بخش‌های بدن نیز وارد می‌شود و عملکرد تحرکی بدن را مختل می‌کند یا دچار آسیب می‌کند.

بنابراین درصورتی‌که نخاع فرد در قسمت گردن به طور کلی قطع گردد، عملکرد گردن کاملاً از دست می‌رود و این شامل اجزای وابسته به ناحیه سر و گردن نیز هست و هرچقدر آسیبی که وارد می‌شود دورتر از این ناحیه باشد، احتمال از بین رفتن عملکرد نخاع کمتر می‌شود؛ بنابراین دیه مشخص شده برای آن نیز کمتر می‌شود.

با توجه به اینکه امنیت جسمی و بدنی افراد از اهمیت بالایی برخوردار است، قانون برای افرادی که عمداً یا غیر عمد موجب آسیب به دیگران می‌شوند ، تعیین مجازات کرده است.

 براساس قانون مجازات اسلامی، برای آسیب‌های نخاعی و قطع نخاع شرایط متفاوتی دارد و هرکدام از این آسیب‌ها موجب دیه و اُرش جدایی می‌شود و میزان این دیه می‌تواند یک دیه کامل یا کمتر از آن باشد.

دیه پارگی پلک چشم چطور مشخص میشود؟

در قانون اسلام بدن افراد مقدس است؛ بنابراین هیچ‌کس حق تعرض به بدن و جان دیگری را ندارد و به آنها صدمه بزند. براین اساس قانون برای حفظ جسم و جان انسان و آسیب وارد شده به آن مجازات مشخص شده است.

براساس قوانین درصورتی‌که فردی عمداً یا تصادفی باعث به خطر افتادن سلامت دیگران شود و به دیگران آسیب زنند، باید آن خسارت را جبران کند.

برای انجام مشاوره حقوقی تلگرامی و آنلاین کلیک کنید.

قطع نخاع

در تقسیم‌بندی قانونی دیه سه نوع است:

  1. دیه قتل و نفس : دیه در برابر کشتن افراد
  2. دیه منافع:دیه از بین بردن منافع عضو مثلاً شنوایی، بینایی، گویایی ، چشایی
  3. دیه عضو: مواردی مانند از کار انداختن عضو، تغییر شکل عضو، شکستگی و ایجاد جراحت

دیه دست چطور مشخص میشود؟

دیه پول و مالی است که بابت جبران خسارت بدنی به افراد داده می‌شود. دیه دو نوع است:

  1. دیه مقدر: درصورتی‌که میزان دیه عضو در قانون معین شده باشد به آن دیه مقدر میگویند.
  2. اُرش: اگر مقدار دیه در قانون تعیین نشده باشد به آن اُرش میگویند. میزان اُرش در قانون مشخص نشده است و با توجه به نظر پزشکی قانونی و میزان آسیب وارد شده به بدن مشخص می‌شود.

درصورتی‌که نخاع از گردن قطع شود، دیگر عملکردی نخواهد داشت؛ به عبارت دیگر تمام امکان حس و حرکت از فرد گرفته می‌شود و فرد آسیب‌دیده دیگر نمی‌تواند راه برود، حرکت کند یا از دست و پای خود استفاده نماید.

 قطع نخاع کامل بدترین آسیب به فرد است. برای این آسیب فرقی نمی‌کند که صدمه اتفاقی بوده باشد یا عامدانه ، در این آسیب مرتکب باید دیه کامل را بپردازد که این مبلغ در سال 1402 برابر با 900 میلیون تومان است.

 برای قطع نخاع از بخش‌های دیگر (به جز گردن) ، اُرش مشخص شده است. به این معنا که پزشکی قانونی و کارشناسان نظر خود را درباره شدت آسیب و قابل‌درمان بودن آن با قاضی در میان می‌گذارند و قاضی براساس آن تصمیم‌گیری می‌کند.

براساس ماده 648 قانون مجازات اسلامی، در قطع جزئی از نخاع، به نسبت مساحت عرض دیه دارد؛ بنابراین طول نخاع تقسیم‌بندی می‌شود و تعداد اعصاب نخاعی آسیب‌دیده در آن مساحت محاسبه می‌شود و به میزان آسیب وارده به فرد آسیب‌دیده دیه تعلق می‌گیرد.

 نحوه محاسبه به این ترتیب است که طول نخاع در زنان 43 سانتی‌متر و در مردان 45 سانتی‌متر است، یعنی یک انسان بالغ به طور متوسط 40 سانتی‌متر نخاع دارد؛ بنابراین دیه 10 سانتی‌متر آسیب نخاعی برابر با یک چهارم دیه کامل می‌باشد.

آسیب نخاعی

پیش از این گفتیم که اعصاب اصلی سیستم عصبی مرکزی در ستون مهره‌ها قرار دارد و محرک حرکات و حس‌های افراد است؛ بنابراین آسیب وارد شده به نخاع می‌تواند باعث اختلال در عملکرد سایر اعضا شود و مثلاً دست و پا را از کار بیندازد.

 ماده 649 قانون مجازات اسلامی دراین‌باره می‌گوید: وارد شدن آسیب به اعضای دیگر بدن و صدمه رسیدن به نخاع یک جرم جداگانه است و برای آن دیه مجزایی مشخص شده است.

ماده 649 قانون مجازات اسلامی

 هرگاه قطع نخاع موجب عیب عضو دیگر شود، حسب مورد دیه یا ارش آن عضو بر دیه نخاع افزوده می‌شود.

براین اساس مرتکب جرم علاوه بر اینکه باید دیه نخاع را پرداخت کند لازم است دیه بقیه اعضای آسیب‌دیده را نیز بپردازد.

مهلت پرداخت دیه در قانون چطور مشخص میشود؟

قطع نخاع نیز مانند سایر آسیب‌ها می‌تواند در اثر جنایت عامدانه یا تصادفی رخ دهد؛ اما باید بدانید که در زمینه دیه میان جرم عمد و غیر عمد هیچ فرقی وجود ندارد؛ اما درصورتی‌که در اثر یک حادثه عمدی، قطع نخاع رخ دهد، مرتکب براساس ماده 540 قانون مجازات اسلامی خواهد شد.

 ماده 540 قانون مجازات اسلامی بیان می‌دارد:

 هرگاه صدمه وارد عمدی باشد و نوعاً کشنده یا موجب قطع عضو یا آسیب بیشتر نباشد، لکن اتفاقاً سرایت کند، علاوه بر حق قصاص یا دیه ، نسبت به جنایت عمدی کمتر، حسب مورد دیه جنایت بیشتر نیز باید پرداخت شود؛ مانند اینکه شخصی عمداً انگشت دیگری را قطع کند و اتفاقاً این قطع سرایت کند و موجب فوت مجنی علیه یا قطع دست او گردد، علاوه بر حق قصاص یا دیه انگشت، حسب مورد دیه نفس یا دیه دست مجنی علیه نیز باید پرداخت شود.

براساس این ماده چنانچه قطع نخاع به خاطر جنایت دیگری رخ دهد و فرد آسیب‌دیده به خاطر آن آسیب فوت کند، علاوه بر دیه نخاع دیه باید دیه نفس او را نیز بپردازند.

اما چنانچه قطع نخاع به خاطر جنایت غیرعمدی رخ داده باشد و باعث فوت فرد آسیب‌دیده شود، دیه جداگانه‌ای برای آن تعیین نمی‌شود؛ اما درصورتی‌که فوت مجنی علیه به خاطر مشکلی غیر از قطع نخاع باشد یعنی قطع نخاع در فوت فرد مؤثر نباشد، دیه قطع نخاع به صورت جداگانه حساب می‌شود و پرداخته می‌شود.

 اگر فردی عمداً مرتکب جنایت شود و در اثر این آسیب ، قطع نخاع رخ دهد و قطع نخاع باعث فوت فرد آسیب‌دیده شود، دیه آن آسیب جداگانه پرداخت می‌شود؛ اما درصورتی‌که آسیب غیرعمدی باشد و قطع نخاع موجب فوت شود، نیازی به پرداخت دیه جداگانه نیست ؛ اما اگر آسیب موجب فوت نشود،دیه جداگانه‌ای برای آن مشخص می‌شود.

هرچقدر که محل قطع شدن نخاع فاصله بیشتری از جمجمه داشته باشد، میزان اُرش و دیه مشخص شده برای آن آسیب نیز کمتر است زیرا مساحت آن کمتر می‌شود.

همچنین برای اینکه دیه قطع نخاع به فردی تعلق بگیرد نیازی نیست که حتماً نخاع کاملاً قطع شود . درصورتی‌که براثر آسیب نخاع فرد آسیب‌دیده عملکرد خود را از دست داد، دیه به او تعلق می‌گیرد.

به طور معمول قطع نخاع به صورت عرضی رخ می‌دهد و طبق قانون دیه براساس مساحت عرض معین می‌شود؛ بنابراین درصورتی‌که آسیب وارد شده به فرد به نوعی باشد که نخاع از طول قطع شود، برای آن آسیب اُرش مشخص می‌شود.

دیه زیبایی صورت چطور مشخص میشود؟

براساس قانون در پرداخت دیه فرقی میان عمدی بودن و غیرعمدی بودن جرم وجود ندارد؛ اما در جرائم عامدانه، مجازات تعزیری نیز برای مرتکب در نظر گرفته می‌شود.

 ماده 614 کتاب پنجم تعزیرات در قانون مجازات اسلامی می‌گوید:

  • اگر کسی عمداً ضرب و جرحی به دیگر وارد کرده و سبب نقصان یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا ابتلا به مرض دائمی و فقدان یا نقص یکی از حواس و منافع شد،
  • اگر امکان قصاص وجود نداشته باشد و جرم مرتکب باعث ایجاد اخلال در نظم امنیت جامعه شده و یا اینکه بیم تجری مرتکب یا دیگران وجود داشته باشد،مرتکب علاوه بر پرداخت دیه به دو تا پنج سال حبس محکوم می‌شود. البته در حال حاضر طبق قانون کاهش مجازات حبس‌های تعزیری مجازات زندان این جرم به حبس از شش ماه تا دو سال کاهش یافته است.

درصورتی‌که یک جرم عامدانه موجب نقص عضو شود، اما شرایط قصاص وجود نداشته باشد، مثلاً در مواردی مثل قطع نخاع که می‌تواند به اعضای دیگر بدن یا به جان فرد آسیب دیگری بزند، در این حالت مجرم به پرداخت دیه و مجازات حبس محکوم می‌شود.

دیه از بین بردن بکارت چیست و چطور تعیین میشود؟

با توجه به اینکه قطع نخاع در اثر چه جرمی رخ داده است، مدت‌زمان دیه نیز متفاوت است.

در ماده 488 قانون مجازات اسلامی این‌طور ذکر شده است:

چنانچه قطع نخاع در اثر جنایت عمدی رخ داده باشد؛ مهلت پرداخت دیه آن یک سال قمری از زمان وقوع جنایت خواهد بود. البته جانی و مجنی علیه می‌توانند به نحو دیگری با هم توافق کنند.

براساس ماده 489 قانون مجازات اسلامی ، مهلت پرداخت دیه در جرائم شبه عمد دو سال قمری از زمان وقوع جرم است.براساس این ماده مرتکب جرم وظیفه دارد در هر سال نیمی از دیه را بپردازد.

 اما چنانچه مهلت پرداخت دیه در جرائم خطای محض سه سال قمری است که از زمان وقوع جنایت فرد حق دارد تا دیه را بپردازد و در این حالت مرتکب باید سالانه یک سوم دیه را پرداخت کند.

معیار قیمت دیه برای پرداخت آن ، زمان پرداخت دیه است؛ بنابراین در جرائم خطای محض و شبه عمد که مجرم دو یا سه سال برای پرداخت دیه زمان دارد، مبلغ دیه براساس زمان پرداخت حساب می‌شود نه زمانی که جرم واقع می‌شود.مگر اینکه مجرمین بر سر قیمت مشخصی با هم توافق داشته باشند.

همچنین درصورتی‌که مجرم دیه را پرداخت نکند یا از پرداخت دیه در زمان مشخص خودداری کند، مجنی علیه می‌تواند درخواست صدور حکم جلب او یا توقیف اموالش را بنماید.

 از طرف دیگر اولیای دم می‌توانند در مورد قیمت دیه و زمان پرداخت آن یا نحوه پرداخت با هم توافق کنند.اما چنانچه زمان پرداخت دیه توسط آنها معین نشده باشد، مهلت پرداخت دیه در جرم عمد یک سال از زمان توافق می‌باشد.

همانطور که گفتیم نخاع یک عضو حساس بدن است که تحرک اعضای مختلف بدن را بر عهده دارد. صدمه دیدن نخاع می‌تواند خسارت‌های جبران‌ناپذیری را به فرد وارد کند؛ بنابراین در این نوع موارد لازم است برای دفاع از حقوق خود از یک وکیل متخصص و با سابقه کمک بگیرید. فردی که ماهر و کارآزموده باشد و بتواند به درستی از حقوق قانونی شما دفاع کند

 همکاران ما در سامانه حقوقی عدلاک آماده پشتیبانی و کمک به شما عزیزان هستند. فراموش نکنید در روزهای سخت ما در کنار شما هستیم.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
موفقیت آمیز بود!

به زودی همکاران ما طی 72 ساعت آینده با شما تماس خواهند گرفت.